معنی فریبا کوثری

حل جدول

فریبا کوثری

از بازیگران سریال کیفر


فیلمی با بازی فریبا کوثری

درمسیر تندباد، صنوبرهای سوزان، دندان مار، مرگ پلنگ، ابلیس، جستجو در جزیره، نقش عشق، آواز تهران، آقای بخشدار، خسوف، نصف جهان، یک داستان واقعی، نگاه، سوپراستار، دل شکسته

در مسیر تندباد، صنوبرهای سوزان، دندان مار، مرگ پلنگ، ابلیس، جستجو در جزیره، نقش عشق، آواز تهران، آقای بخشدار، خسوف، نصف جهان، یک داستان واقعی، نگاه، سوپر استار، دل شکسته


باران کوثری

باران کوثری ۲۵ مهر سال ۱۳۶۴ در تهران به دنیا آمد. وی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و فرزند رخشان بنی‌اعتماد؛ کارگردان سینما و جهانگیر کوثری؛ تهیه کننده سینما و مفسر فوتبال است. باران کوثری فارغ التحصیل رشته نمایش از هنرستان سوره‌ است و بهترین بابای دنیا ساخته داریوش فرهنگ، نخستین تجربه بازیگری اوست. نقش آفرینی‌های بعدی وی تا سال ۱۳۸۰ به بازی در فیلم‌های مادرش اختصاص دارد. وی همچنین با بازی در تئاتر آن سوی آینه به کارگردانی آزیتا حاجیان توانایی‌هایش را به عنوان بازیگر نشان داده‌است. او در هفدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌ کودک و نوجوان در اصفهان یکی از اعضای هیئت داوران در بخش مسابقه سینمای ایران بود.
در سال ۱۳۸۵ کوثری ابتدا با بازی در مجموعه صاحبدلان نقش‌آفرینی کرد و در بهمن ماه همان سال با کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر برای دو فیلم خون بازی و روز سوم و دیپلم افتخار بخش بین‌الملل برای فیلم خون بازی، آلبوم افتخارات یک سالش را ورق زد. وی در سال 1386 در جشنواره بین‌المللی آسیا پاسیفیک برای فیلم خون بازی یکی از کاندیداهای بهترین بازیگری بود.

بخشی از کارنامه هنری باران کوثری:
کاندیدای بهترین بازیگر زن در نخستین جشنواره آسیا پاسیفیک؛ استرالیا برای فیلم خون بازی، ۱۳۸۶
تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن در یازدهمین جشن خانه سینما برای فیلم خون بازی، ۱۳۸۶
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌های خون بازی و روز سوم، ۱۳۸۵
دیپلم افتخار بهترین نقش آفرینی در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم خون بازی، ۱۳۸۵
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در بخش سودای سیمرغ سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم کوچه بی‌نام، 1393
برخی از آثار هنری باران کوثری:
بهترین بابای دنیا، 1370
نرگس، 1370
روسری آبی، 1373
بانوی اردیبهشت، 1376
داستان‌های جزیره، 1377
زیر پوست شهر، 1379
رقص در غبار، 1381
برگ برنده، 1382
خوابگاه دختران، 1383
گیلانه، 1383
تقاطع، 1384
خون بازی، 1385
نسل جادویی، 1385
روز سوم، 1385
شیرین، 1386
توفیق اجباری، 1386
دایره زنگی، 1386
کتونی سفید، 1386
حیران، 1386
میزاک، 1386
آسمان سیاه شب، 1387
آوانتاژ، 1387
پستچی سه بار در نمی‌زند، 1387
هیچ، 1388
اسب حیوان نجیبی است، من مادرهستم، 1389
قصه ها، 1390
عصبانی نیستم، 1392
کوچه بی نام، 1393
لانتوری، 1394

لغت نامه دهخدا

کوثری

کوثری. [ک َ ث َ] (اِخ) شاعری خوش طبع و وسیعمشرب است. این رباعی از او است:
با خلق زمانه کوثری راز مگو
این راز بر مردم غماز مگو
دانی دهن کوه چرا پرسنگ است
یعنی که هر آنچه بشنوی بازمگو.
(از تذکره ٔ نصرآبادی ص 320).

کوثری. [ک َ ث َ] (اِخ) از شعرای اردبیل است. صوفی وش و درویش نهاد بود و مذهب نقطوی داشت و پیروان محمود وی را خلیفه می خواندند. این بیت از اوست:
تو چنان جفاپسندی که اگر خدنگ نازت
سوی دل گشاد یابد به کرشمه بازداری.
(از ترجمه ٔ تذکره ٔ مجمعالخواص خیام پور).

کوثری. [ک َ ث َ] (اِخ) از شعرای بخارا بوده و در هرات درگذشت. این مطلع از او است:
در خیال پسته ٔ خندان آن بادام چشم
چشمه ٔ خونی است چشم ما که دارد نام چشم.
(ترجمه ٔ مجالس النفایس ص 45).


فریبا

فریبا. [ف ِ / ف َ] (نف) (از: فریب +ا، پسوند فاعلی یا مفعولی). (حاشیه ٔ برهان چ معین).فریبنده. || (ن مف) فریفته. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). صاحب براهین العجم فریبا را به معنی مفعولی غلط میداند. (یادداشت مؤلف):
هم حور بهشت ناشکیبا ازتوست
هم جادو و هم پری فریبا از توست.
مجدهمگر.


کوثری هروی

کوثری هروی. [ک َ ث َ ی ِ هَِ رَ] (اِخ) از شعرای هرات و از مصاحبان خواجه آصفی است. این مطلع از اوست:
محتسب گر رند باشد دیر را در واکند
بهر رندان باده از زیر زمین پیداکند.
(ترجمه ٔ مجالس النفایس).

فرهنگ عمید

فریبا

فریبنده، فریب‌دهنده،
[مجاز] زیبا،
[قدیمی] فریفته، فریب‌خورده: هم حور بهشت ناشکیبا از توست / هم جادو و هم پری فریبا از توست (مجد همگر: لغت‌نامه: فریبا)،

مترادف و متضاد زبان فارسی

فریبا

افسونگر، افسونکار، طناز، فتان، فریبنده، فریفته، خوشگل، زیبا، وجیه

فارسی به انگلیسی

فریبا

Enchanting, Glamorous, Glamourous, Glossy, Meretricious, Seducer, Seductive, Specious, Tempter, Tempting, Winning

نام های ایرانی

فریبا

دخترانه، زیبا و فریبنده، بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند

فرهنگ پهلوی

فریبا

فریبنده

فارسی به آلمانی

فریبا

Beinahe [adverb]

معادل ابجد

فریبا کوثری

1029

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری